با خدا تا خدا | ||
حضرت زینب (س) در ماجرای کربلا شهادت برادر و فرزندان و خاندانش دیده بودند، اسیر شده بودند. در جواب یزید ملعون که پرسید ماجرای کربلا چطور دیدی فرمودند: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کَتَبَ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى مَضاجِعِهِمْ وَ سَیَجْمَعُ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُفَانْظُرْ لِمَنْ یَکُونُ الْفَلْجُ یَوْمَئِذ»: من جز زیبایى چیزى ندیدم، اینان افرادى بودند که خداوند مقام شهادت را سرنوشتشان ساخت، از این رو داوطلبانه به خوابگاههاى خود شتافتند، به زودى خداوند بین آنان و تو را جمع کند، تا تو را به محاکمه بکشد، اکنون بنگر در آن دادگاه و محاکمه، چه کسى پیروز و چه کسى درمانده است؟» و با این جمله، زیباترین و پرمعناترین پاسخ دادند و در برابر افراد ظالم لب به شکایت و ناله باز نکردند. [ چهارشنبه 93/8/14 ] [ 6:20 عصر ] [ ترنم ]
[ نظرات (بدون) ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |